الهام ظریفیان | شهرآرانیوز؛ فیلم سازی در پایتخت متمرکز است، اما مشهد به عنوان دومین کلان شهر ایران، با وجود هنرمندان سینماگر، فعالترین شهر از لحاظ تولید فیلم و سریال بعد از تهران است. با وجود اینکه هرسال پروژههای فیلم و سریال سازی متعددی در مشهد شروع میشوند، کمتر شاهد اکران و نمایش آنها روی پرده سینماها، شبکههای تلویزیونی یا پلتفرمهای نمایش خانگی هستیم. در گزارش زیر به سراغ چند پروژه مطرح که در یکی دو سال اخیر در مشهد ساخته شده اند و بارها درباره آنها در رسانههای مشهد اطلاع رسانی شده است، اما هنوز خبری از اکران آنها نیست، رفته ایم و سعی کرده ایم علت را جویا شویم.
«آسوده باش» سریالی است که نام آن اسفندسال گذشته به دلیل فوت زنده یاد شهرام عبدلی که مشغول بازی در آن بود بیشتر از قبل شنیده شد و با وجود اینکه تولید فصل اول آن همان موقع به پایان رسید، هنوز خبری از پخش آن در تلویزیون یا شبکه نمایش خانگی نیست. این سریال اولین پروژهای است که بعد از چند سال رخوت در فیلم و سریال سازی مشهد، با عوامل مشهدی و تهرانی در شهر مشهد مقابل دوربین رفت.
پیش تولید سریال به کارگردانی حسن حج گزار و تهیه کنندگی امیر رحیم زاده و مرتضی اسکافی از آذر ۱۴۰۱ شروع شد و بخش عمده تصویربرداری آن در مشهد صورت گرفت. در روزهای پایانی سال گذشته و پس از درگذشت شهرام عبدلی در زمان فیلم برداری، فصل اول این سریال در هشت قسمت به پایان رسید و قرار بود گروه از اوایل فروردین ۱۴۰۲ برای ادامه تولید عازم کشور ارمنستان شود.
حسن حج گزار، کارگردان این سریال که پیشتر فیلم «المپیادی ها» را ساخته بود، در گفتگو با شهرآرا گفته است: «این اثر در ابتدا به عنوان یک کار تلویزیونی کلید خورد، اما بعد از آن شرایط را تغییر دادیم و به عنوان یک کار در شبکههای اجتماعی مجوز گرفتیم که طبیعتا توسط یکی از پلتفرمها پخش خواهد شد، اما زمان آن هنوز مشخص نیست، زیرا در حال تدوین و صداگذاری است و ترجیح میدهیم چند قسمت از فصل دوم آن تولید و بعد از آن پخش فصل اول شروع شود تا در اضطراب پایان پلانها و رسیدن آن به پخش نباشیم.»
به گفته این هنرمند موضوع سریال «آسوده باش» درباره زائران به ته خط رسیده و دردمند شهرهای مختلف کشور است که به مشهد مشرف میشوند و برای اسکان خود جایی را در نظر میگیرند.
«گرگاس» عنوان فیلمی سینمایی به کارگردانی کوشا یوسفی و تهیه کنندگی مهدی مسگران است که تولید آن در سال ۱۴۰۰ در مشهد به پایان رسید. این فیلم در ژانر وحشت ساخته شده است و آن چنان که تهیه کننده اش میگوید در صورت به نتیجه رسیدن مذاکرات، قرار است در پلتفرم فیلمیو به نمایش درآید. مهدی مسگران میگوید: «سینما یک هنر صنعت است و اقتصاد در آن به شدت اهمیت دارد. با توجه به هزینههای بالای تولید یک اثر، فروش آن و اینکه با چه قیمتی فروخته شود، بسیار اهمیت دارد. این باعث میشود که همیشه گزینههای مختلفی را بررسی کنیم که هم بیشترین تأمین مالی را برایمان داشته باشد و هم از بیشترین مخاطب بهرهمند شویم.»
او میافزاید: «در گفتگو با نهادها باید با صبوری و سعه صدر جلو رفت. متأسفانه در این مسیر گاه با برخوردهایی از این دست روبه رو میشویم که با گذاشتن موانعی میخواهند از قیمت مدنظر کوتاه بیاییم؛ بنابراین یک سازنده که از کیفیت اثر خود اطیمنان دارد باید با هوشمندی و صبورانه جلو رود تا به شرایط آرمانی برسد.»
او درباره بلاتکلیفی بسیاری از آثار تصویری هنرمندان مشهدی میگوید: «ما در مشهد با تولید انبوه آثاری روبه رو هستیم که گویی برای رفتن در کشوها و قفسهها ساخته میشوند. متأسفانه باور غلطی از واژه تهیه کننده در بین مردم و حتی اهالی سینما وجود دارد. تهیه کننده الزاما سرمایه گذار نیست؛ یک مغز متفکر است. وقتی که یک ایده را به طرح میرساند، باید بداند که ایده اش در چه چارچوبی میگنجد؛ آیا آن ایده به درد تلویزیون میخورد یا اکران در سینما یا نمایش در پلتفرمهای نمایش خانگی. تکلیف باید روشن باشد و بعد متناسب با نوع کار عوامل را انتخاب کند و کار را جلو ببرد تا در نهایت کار به پخش برسد.»
فیلم سینمایی «زنانی که با گرگها دویده اند»، نخستین فیلم سینمایی بلند امیراطهر سهیلی است که بعد از گذشت بیش از چهار سال از تولید و با وجود اکران در خارج از ایران، هنوز به نمایش عمومی درنیامده است. این فیلم با بازی لعیا زنگنه، بازیگر شناخته شده، تاکنون جوایز بین المللی بسیاری را دریافت کرده است. از جمله در سال ۹۸ توانست جایزه بهترین فیلم بلند داستانی و بهترین بازیگری زن را در جشنواره مستقل کالیفرنیا به دست بیاورد.
در این سال این فیلم به عنوان تنها نماینده سینمای ایران در بخش اصلی جشنواره فیلم «کلکته» که در آن پانزده فیلم از پانزده کشور دنیا انتخاب شده بودند به نمایش درآمد؛ در سال ۹۹ نیز در دوازدهمین حضور جهانی خود در جشنواره مسلمانان استرالیا در بین سه نامزد نهایی بخش بهترین فیلم داستانی در کنار فیلمهایی از کشورهای ترکیه و آفریقای جنوبی قرار گرفت؛ در یازدهمین حضور جهانی خود در ایالت کانزاس آمریکا نیز در جشنواره فیلم «یونیورسال» روی پرده رفت.
امیراطهر سهیلی، کارگردان این فیلم، در گفتگو با شهرآرا میافزاید: «سال گذشته پروانه نمایش را گرفتیم و الان منتظر قرار گرفتن در فهرست اکران هستیم. او افزود: دو سالی درگیر توقیف و اصلاحیههای شورای نمایش بودیم، ولی خوشبختانه مشکلات آن با کمی صداگذاری و تغییر تدوین حل شد. اکنون تهیه کننده باید درخواست اکران بدهد.»، اما محمدرضا شرف الدین، تهیه کننده این فیلم، در گفتگو با شهرآرا اختلافات با سرمایه گذار را دلیل اصلی روی پرده نرفتن «زنانی که با گرگها دویده اند» بیان میکند و میگوید: عقب افتادن اکران بیشتر به خود سرمایه گذار برمی گردد. او باید پیگیر وظایفش باشد.
من همه کارهایی را که به عنوان تهیه کننده انجام میدادم، به پایان رسانده ام؛ حتی هزینههایی کرده ام که وظیفه سرمایه گذار بوده است، ولی برای اینکه کارم را به اتمام برسانم، هزینه کرده ام و پروژه را پیش برده ام، ولی متأسفانه فیلم هنوز به اکران نرسیده است.» او میافزاید: «فیلم نوبت اکران دارد، اما باید مشکلات ما حل شود تا این فیلم به اکران برسد. هنوز بین خودمان به نتیجه نرسیده ایم.» شرف الدین همچنین در پاسخ به این سؤال که قرار است این فیلم در سینما اکران شود یا به پلتفرمهای خانگی برود، گفت: «به تصمیم سرمایه گذار بستگی دارد.»
فیلم سینمایی «پینگ پنگ»، اولین تجربه احسان روحی و دانوش یزدان پناه (دو جوان تئاتر مشهد) در مقام نویسندگی و کارگردانی فیلم بلند است که با وجود دریافت پروانه نمایش در سال ۱۴۰۱ هنوز به نمایش عمومی درنیامده است. تولید این فیلم در اوایل سال ۱۴۰۰، با بهره بردن از بازیگران صاحب نامی، چون افسانه بایگان و استاد رضا صابری آغاز و اواخر همین سال نیز به پایان رسید. داستان در اوایل دهه ۷۰ اتفاق میافتد و اتفاقات پس از جنگ و تغییرات اجتماعی، اقتصادی و همچنین تغییر سبک زندگی مردم در آن دوره را روایت میکند.
احسان روحی، نویسنده و کارگردان، درباره شرایط تولید این فیلم پیشتر به ایسنا گفته بود: «فیلم «پینگ پنگ» به طور کامل در مشهد تولید شد و بیش از ۸۰ درصد از عوامل و بازیگران فیلم مشهدی هستند. این فیلم کاملا با هزینه شخصی و سرمایه گذاری مؤسسه سینمایی «زاهد فیلم» تولید شد. همه لوکیشنهای فیلم برداری نیز در مشهد و اطراف آن بود. ما تلاش کردیم ماهیت مشهدی بودن فیلم در دیالوگها و برخی از صحنهها حفظ شود تا ویژگی تولید مشهد بودن را حفظ کند.»
سازندگان این فیلم که تاکنون تنها یک بار در بهمن ۱۴۰۰ شاهد اکران آن البته در یک اکران خصوصی در پردیس سینمایی هویزه بوده اند، اکنون امیدوارند به زودی بتوانند حاصل اولین تجربه شان در ساخت فیلم بلند را روی پرده سینماها یا پلتفرمهای برخط نمایش فیلم ببینند. احسان روحی دراین باره به شهرآرا میگوید: «بهمن سال گذشته پروانه نمایش فیلم را گرفته ایم و امیدواریم به زودی در سینمای برخط یا سینمای هنر و تجربه به نمایش دربیاید. ازدحام فیلمهایی که به دلیل کرونا از اکران جا مانده بودند، زمان بندی ما را تغییر داد، اما به گفته تهیه کننده فیلم قرار است به زودی نوبت اکران آن مشخص شود.»
او میافزاید: «سینمای کمدی هم سینماها را قبضه کرده است و ترجیح سینمادارها این است که همچنان فیلمهای کمدی روی پرده باشند تا اقتصاد سینمایشان بچرخد. به همین دلیل ژانرهای دیگر هم از نظر فروش، هم از نظر سالن و زمان اکران در انزوا قرار گرفته اند.»
روحی درباره اینکه آیا ناچار میشوند به اکران برخط تن بدهند یا نه، میگوید: «اینکه فیلم در فضای برخط به نمایش دربیاید یا در بخش هنر و تجربه سینماها، چندان برای ما تفاوتی نمیکند. مهم این است که اثر دیده شود. تا وقتی مخاطب با فیلم روبه رو نشود، نمیتوان خیلی درباره آن حرف زد.»
تله فیلم «عکس پاییزی» پروژه دیگری است که بهمن ۹۹ به نویسندگی علیرضا سوزنچی، کارگردانی مصطفی احمدی فر و تهیه کنندگی غلامحسین حیدری در مشهد کلید خورد و شهریور ۱۴۰۰ به پایان رسید.
این پروژه سینمایی روایت اتفاقات پس از سالهای جنگ تحمیلی و دفاع مقدس است. در داستان این فیلم آمده است که هفت دانشجوی رشته هنر و عکاسی برای انجام تحقیق روی پایان نامه خود به منطقه روستایی و ییلاقی گلمکان سفر میکنند و به طور اتفاقی وارد منزل پیرزنی میشوند که گویا سال هاست در انتظار فرزندی است که به جبهه رفته و بازنگشته است. در آخرین سکانس فیلم این مادر و فرزند پس از سی سال به یکدیگر میرسند. با گذشت دو سال از تولید این فیلم که قرار بود در شبکههای سراسری تلویزیون یا شبکه نمایش خانگی به نمایش دربیاید، هنوز مخاطبان نتوانسته اند آن را ببینند.
احمدی فر در گفتگو با شهرآرا دلیل طولانی شدن این فرایند را «کرسی نشینان» در سازمانها و ادارات میداند که یا اختیار ندارند یا اگر دارند، برای دوستان خاص خودشان است و در نهایت «کار میرود داخل کشو».
او میافزاید: «بعد از پایان ساخت «عکس پاییزی» آن را به صدا و سیمای خراسان رضوی بردیم. ولی رقمی که به ما پیشنهاد دادند به نظر ما خنده دار بود. چون یک دهم هزینههای تولید ما را پوشش نمیداد. این اثر را به سپاه خراسان نیز بردیم که نتیجهای نگرفتیم؛ بنابراین کار را از خراسان خارج کردیم و به تهران ارسال کردیم. با سپاه صحبت کردیم. آنها از کار خوششان آمد. نگاهشان متفاوت بود و آن چنان مشکلی برای تأمین اعتباری در حد هزینههای تولید ما نداشتند و قرار شد ابتدا از شبکه تهران و بعد از آن از شبکههای استانی پخش شود که این اتفاق صورت نگرفت.»
او ادامه میدهد: «خیلی از فیلم سازان را دیده ام که در مشهد در حد استانداردهای خودشان کار کرده اند. البته کار ضعیف هم متأسفانه زیاد در مشهد تولید میشود. ولی حداقلهای مدیوم تلویزیون مشخص است.
کسی که کار کرده و سوادش را داشته باشد، این حداقلها را میداند. در شبکه تهران به من گفتند تو با این مبلغ شاهکار ساختی. من ۳۰۰ میلیون تومان برای این فیلم هزینه کردم. صدا و سیمای خراسان گفت ۴۰ میلیون تومان میدهیم، سپاه خراسان گفت ۶۰ میلیون تومان. گفتم من دنبال سود نیستم که بگویم یک میلیارد تومان بدهید، ولی حداقل هزینه تولید فیلم را بدهید. فیلم را بردم تهران. تقریبا دو برابر هزینه من را میدهند و خودشان هم آن را پخش کنند.»